پرواز
آرزوهایم پرواز کردند
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم دوستان عزیزم از این که از وبلاگ من دیدن کردید ممنونم نظر
یادتون نره و لطف کنید به نسترن چت سر بزنید من هم انجا هستم چت رومی بسیار زیبا و عاشقانه همراه با
دوستای صمیمی اپلود عکس شکلک های قشنگ
ادامه مطلب رو بخونید ادامه مطلب ... بچه گیهایم لابلای رگهایم می رقصندو می شوند بهانه زندگی حالا آغاز آسمان را به آغوش پاییز می تا پرستوهای مهاجر باور کنند که تو می شوی دلیل حرفهایم ومن عاشقانه می خوانمت
هر چه کوفت در بی غیرتی ام باز نشد...
من ديگه خسته شدم بس كه چشمام بارونيه وقتي فايده اي نداره . غصه خوردن واسه چي چه خوبه همیشه ما با هم باشیم مرا بشناس همدرد تو هستم
من از پیمانه عشق تو هستم
تو از زنگی من از رومم
ولی چون تو اسیر و برده این قسمت شومم
مرا بشناس ما دردی مشترک داریم
من و تو هر دو از بازی این تقدیر می نالیم
تو می نالی که تقدیرت چرا مانند یک گل نیست ؟
چرا مردم تو را چون خار پندارند
همیشه از برت دورند
ومن نالان چرا بختم بسان فصل پاییز ست
دمی ابری ست دمی خورشید می تابد
گهی دنیا به چشمم تیره و تار ست
مرا بشناس بیا سنگ صبورم باش
امیدم باش
تو از غم ضربتی خوردی ومن از دست او سیلی
بیا با من
برادرم: حــرف تو می شود دلم پر درد، اشـک با بغض می شود همراه و غـــزل باز می سراید عــشــــــق، و قـلـم باز می نـویسـد آه نـفـس شـب دوبـاره خــواب آلـود، من ولی بـاز بـا تـو بـیــــدارم ابــری از غــــم کـنــار چـشــم تـرم، روبـرویـم جمال صورت مـاه دورم امـا همـیــشــه اینجایی، لحـظـه ای هم نمی روی از یـاد لحظه ای هم نمی شوم غافـل، لحظه ای -هرچقدر هم کوتاه-
پرواز هم دیگر رویای این پرنده نبود درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |